اخبار المدینه (مدائنی)اخبار المدینه مدائنی از آثار کهن و گمشده مدینه شناسی، نوشته ابوالحسن علی بن محمد مدائنی (۱۳۵ـ۲۲۵ق). ۱ - موضوع کتابموضوع این کتاب، تاریخ و اوضاع جغرافیایی ـ تاریخی کوهها، درهها و مناطق مدینه است. برخی بر این باورند که مدائنی دو کتاب در تاریخ مدینه داشته: یکی حمی المدینة و جبالها و اودیتها و دیگری تاریخ المدینه. [۲]
ایضاح المکنون، اسماعیل پاشا البغدادی، ج۱، ص۴۶.
[۳]
مجلة العرب، ش۴، ص۲۶۳، «مؤلفات فی تاریخ المدینه».
آگاهیهای مربوط به شماره و نام آثار مدائنی را ابن ندیم (م. ۳۸۵ق.) و یاقوت حموی (م. ۶۲۷ق.) و دیگران از نگاشته ابوالحسن بن کوفی برگرفتهاند. در این نگاشته، اثر حاضر با عنوان کتاب المدینه ثبت شده است. [۴]
الفهرست، ابن الندیم، ص۱۱۳-۱۱۷.
[۵]
معجم الادباء، یاقوت الحموی، ج۱۴، ص۱۳۹.
اما در کتابشناسیهای متاخر به اخبار المدینه تغییر نام یافته است. [۶]
معجم ما الف عن المدینه، الصاعدی، ص۳۰.
[۷]
ایضاح المکنون، اسماعیل پاشا البغدادی، ج۱، ص۴۶.
بغدادی دو بار به این کتاب اشاره دارد. یک جا آن را اخبار المدینة و الجبال و جای دیگر اخبار المدینة و الجبال و اودیتها خوانده است. [۸]
ایضاح المکنون، اسماعیل پاشا البغدادی، ج۱، ص۴۶.
[۹]
هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۱، ص۶۷۰.
۲ - درباره مولفعلی بن محمد بن عبدالله بن ابی سیف معروف به ابوالحسن مدائنی از تاریخ نگاران مغازی و سیره و نسب، در بصره زاده شد و رشد کرد و در مدائن ساکن گشت. سپس به بغداد رفت و تا پایان عمر همان جا سکونت گزید. [۱۱]
الکامل، ابن اثیر، ج۶، ص۵۱۶.
نزدیک به۱۰۰ سال زیست.۳ - تاریخ وفاتسال وفات او را به اختلاف ۲۱۳، ۲۱۵، ۲۲۴، ۲۲۵، ۲۳۱، ۲۳۵ق. ثبت کردهاند. ۴ - تذکر خوانساریخوانساری تذکر داده است که نباید وی را با ابوالحسن مدائنی بصری، فقیه محدث که روایتهای صحیح بخاری به وی منتهی میشود، یکی دانست. [۱۵]
روضات الجنات، محمد باقر خوانساری، ج۵، ص۱۹۲.
گفتهاند مدائنی و ابوبکر اصم و حفص الفرد و برخی دیگر از دانشوران آن روزگار، نخست از شاگردان معمر بوده و دانش کلام را نزد او آموختهاند.۵ - نشانه تشیعمنابع تاریخی از گفت وگویی میان مدائنی و مامون یاد کردهاند که میتوان آن را نشانه تشیع و گرایش وی به اهل بیت و مخالفتش با معاویه و بنی امیه دانست. ۶ - جرح و تعدیل مدائنییحیی بن معین که در منابع رجالی و تراجم اهل سنت از داوران شناخته شده جرح و تعدیل محدثان است، تاکید کرده که وی موثق و صادق است. [۱۹]
شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد، ج۲، ص۵۴.
برخی از محدثان بر این باورند که ابوالحسن مدائنی، خود، به مثابه سند و معتبر است.اما برخی بر آنند که مدائنی در روایتهایی که از ثقات گزارش میکند، موثق است. تفسیر خوانساری از این سخن آن است که مدائنی به وفور از ناشناختگان روایت میکرده و همین، وثاقت و اعتبارش را کاهش داده است. [۲۱]
روضات الجنات، محمد باقر خوانساری، ج۵، ص۱۹۲.
برخی نیز او را ضعیف دانسته، روایتهای مسند او را کم شمار میدانند.۷ - آثارمدائنی با حمایت مادی و معنوی اسحاق بن ابراهیم موصلی (م. حدود ۲۳۵ق.) توانست آثاری گسترده بیافریند.جز برخی، همه این آثار گم شدهاند. ابن ندیم (م. ۳۷۶ق.) فهرستی از ۲۳۹ اثر وی فراهم کرده است.بعدها یاقوت حموی (م. ۶۲۷ق.) روا دید که برای بهره گیری بهتر به دسته بندی موضوعی این آثار بپردازد. [۲۶]
معجم الادباء، یاقوت الحموی، ج۱۴، ص۱۳۳-۱۳۹.
از هم روزگاران ما نیز مارگلیوث در بازخوانی میراث دانشی مدائنی، نتایج کار او را در هشت دسته [۲۷]
دراسات عن مورخین العرب، مرغولیوث، ص۸۵-۸۹.
رده بندی کرده است: ۱. گزارشهای پیامبر و قریش و نسب و همسران آنها. ۲. گزارشهای خلفا و رویدادهای تاریخ اسلام. ۳. نبردها و مغازی. ۴. مباحث اخلاقی و جغرافیا. ۵. تاریخ شعر و ادب. ۶. تاریخ فرهنگی. ۷. گزارشهای مردم عرب. ۸. فتوحات. حموی کتابی پربرگ با عنوان الدولة العباسیه بر فهرستی که ابن ندیم از آثار او فراهم ساخته، افزوده است. [۲۸]
معجم الادباء، یاقوت الحموی، ج۱۴، ص۱۳۴.
المغازی و نیز تاریخ الخلفای مدائنی مورد استفاده طبری و بلاذری و یاقوت حموی قرار گرفته و گزارشهایی بسیار از این دو اثر نزد نویسندگان و تاریخ نگاران محفوظ مانده است. [۳۰]
تاریخ الادب العربی، کارل بروکلمان، ج۳، ص۳۸-۳۹.
دست نوشته بخشهایی از کتاب المغازی را بروکلمان شناسایی و گزارش کرده است. [۳۱]
تاریخ الادب العربی، کارل بروکلمان، ج۳، ص۳۹.
گزارشهای مدائنی در متون ادبی نیز بازتاب یافته است؛ از جمله در الاغانی که نشان میدهد وی در حفظ و روایت قصاید و اشعار شاعران دقت و توانایی داشته است. در نور القبس نیز برخی از نقل شدههای مدائنی از روزگار جاهلیت و اسلام و آگاهیهایی از او در باب اوائل و اخبار افراد و شاعران، گزارش شده است. [۳۲]
نور القبس، محمد بن عمران مرزبانی، ص۱۸۲-۱۸۴.
۸ - اهمیت تاریخ نگاری مدائنیاهمیت تاریخ نگاری در شکل خبر که بر محور سیره و مغازی پیامبر شکل گرفت، با ظهور ابوالحسن مدائنی به اوج رسید. [۳۳]
بحث فی نشاة علم التاریخ، عبدالعزیز الدوری، ص۳۸-۳۹.
تک نگاشتههای موضوعی و گسترده مدائنی، هر چند در حکم دفترهای شخصی [۳۴]
دراسات عن مورخین العرب، مرغولیوث، ص۸۵-۸۹.
تلقی شود، در این دوره توانست راه و روش پیشینیان، از عروة بن زبیر (م. ۹۴ق.) تا هشام کلبی (م. ۲۰۴ق.) و معمر مثنی (م. ۲۱۰ق.) را در خود حفظ کند و تکامل بخشد. لقب شیخ الاخباریین برای وی نشان از آن دارد که دست کم در گردآوری و تدوین گزارشهای رخدادها، شهرها و اشخاص، سرآمد هم روزگاران خویش بوده و مقدمات مرحله بعدی تاریخ نگاری اسلامی در آثار مسعودی، یعقوبی و طبری را فراهم ساخته است. [۳۵]
شیخ الاخباریین، بدری محمد فهد، ص۱۲-۱۳.
نیز این لقب و تحلیل عناوین آثار و نصوص بر جای مانده از وی، نشان دهنده گستردگی تکاپوی دانشی و ذوفنون بودن او است. به تعبیر یکی از پژوهشگران، مدائنی به وسعت امت و جامعه اسلامی، دامنه تحقیق و جست وجوی خود را گسترش داده است. [۳۶]
شیخ الاخباریین، بدری محمد فهد، ص۱۵.
[۳۷]
بحث فی نشاة علم التاریخ، عبدالعزیز الدوری، ص۱۲۲.
بغدادی از احمد بن یحیی نحوی گزارش میکند که هرکس در پی اخبار و تاریخ جاهلیت است، آن را از کتابهای ابوعبیده بجوید و هرکه تاریخ اسلام را دنبال میکند، از کتب ابوالحسن مدائنی بهره گیرد.۹ - گم شدن کتاباخبار المدینه اکنون در دست نیست و نمیدانیم چه هنگام گم شده است. این اثر از کتابهای ارزشمندی بوده که در شمار نخستین تواریخ مدینه، مانند کتب ابن زباله و یحیی علوی و ابن شبه، از آن یاد میشود. [۳۹]
حجاز در صدر اسلام، صالح احمد العلی، ص۴۰-۴۵.
یاقوت حموی آگاهیهایی گوناگون از مدائنی درباره تهامه، وادی بلدح، قصر ابن عفان، و وادی قنات گزینش و گزارش کرده که ممکن است از کتاب اخبار المدینه برگرفته شده باشد. سخاوی در الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، به اخبار المدینه مدائنی اشاره نکرده است. با آگاهی از این که هدف وی کتابشناسی همه تصانیف البلدان بوده، میتوان دریافت که این کتاب در روزگار سخاوی در دسترس نبوده است. شاهد دیگر بر گم شدن اخبار المدینه در زمانی کهن، ناآگاهی سمهودی (م. ۹۱۱ق.) از کارهای مدائنی است. حتی چند گزارش کوتاه که وی از مدائنی آورده، به واسطه دیگران است. [۴۴]
وفاء الوفاء، السمهودی، ج۱، ص۳۴۵-۳۴۶.
[۴۵]
وفاء الوفاء، السمهودی، ج۳، ص۵۰۸.
می توان گفت که مدائنی روایتگر کتاب اخبار المدینه یحیی علوی برای فرزند یحیی، حسین علوی، بوده و این نسخه را سمهودی در دست داشته است. [۴۶]
وفاء الوفاء، السمهودی، ج۲، ص۱۷۴.
گزارشهایی گسترده از مدائنی در باب رخدادهای فراوان، از جمله رویدادهای مدینه، در متون تاریخی بازتاب یافته است. اما به دقت نمیتوان مرجع و منبع هر خبر و گزارش را از میان آثار گسترده او مشخص کرد. شناسایی دقیق نصوص و گزارشهای اخبار المدینه مدائنی و احیای این کتاب، جز با یافت شدن اصل کتاب امکان پذیر نیست. ۱۰ - منابعالاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ ایضاح المکنون: اسماعیل پاشا البغدادی (م. ۱۳۳۹ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ بحث فی نشاة علم التاریخ عند العرب: عبدالعزیز الدوری، بیروت، دار المشرق، ۱۹۹۳م؛ تاریخ الادب العربی: کارل بروکلمان، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۹ق؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ بغداد: الخطیب البغدادی (م. ۴۶۳ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق؛ تاریخ مولد العلماء و وفیاتهم: ابن زبر ربعی (م. ۳۷۹ق.)، به کوشش عبدالله بن احمد، ریاض، دار العاصمه، ۱۴۱۰ق؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، تهران، مشعر، ۱۳۷۵ش؛ دراسات عن مورخین العرب: مرغولیوث، ترجمه: حسین نصار، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه؛ روضات الجنات: محمد باقر خوانساری، بیروت، دار الاسلامیه؛ شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۱ق؛ شیخ الاخباریین ابوالحسن مدائنی: بدری محمد فهد ، نجف، مطبعة القضاء؛ عیون الاخبار: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.)، به کوشش مفید محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۹م؛ الفهرست: ابن الندیم (م. ۴۳۸ق.)، به کوشش تجدد؛ کشف الظنون: حاجی خلیفه (م. ۱۰۶۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۷ق؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ لسان المیزان: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۰ق؛ مجلة العرب (ماهنامه): ریاض؛ معجم الادباء: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ معجم البلدان : یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ معجم ما الف عن المدینة المنوره: عبدالرزاق فراج الصاعدی، جده، المکتبة القصریة الذهبیه، ۱۴۱۷ق؛ میزان الاعتدال فی نقد الرجال: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۸۲ق؛ النجوم الزاهره: ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.)، مصر، المصریة العامه؛ نور القبس المختصر من المقتبس: محمد بن عمران مرزبانی، به کوشش رودلف زنهایم و فرانس اشتاینر، فیسبادن، ۱۹۶۴م؛ الوافی بالوفیات: الصفدی (م. ۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق؛ وفاء الوفاء: السمهودی (م. ۹۱۱ق.)، به کوشش محمد نظام الدین، دار الزمان، ۱۴۲۹ق؛ هدیة العارفین: اسماعیل پاشا (م. ۱۳۳۹ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعحوزه نمایندگی ولی فقه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «اخبار المدینه مدائنی». |